آموزشی, بررسی ها

معنای زندگی و شناخت هویت چیست؟

معنای زندگی

تعاریف محققان از معنای زندگی معمولاً شامل سه موضوع است: اعتقاد به اینکه زندگی و مشارکت شما برای دیگران و خودتان اهمیت دارد، احساس اینکه زندگی شما معنادار است و این احساس که شما فعالانه به دنبال تحقق اهدافتان هستید.

تحقیقات دیگر بیشتر این ایده را تأیید می‌کند که اهمیت (مهم بودن)، انسجام (معنا ساختن) و هدف (جهت گیری به سمت اهداف) نشان دهنده سه جنبه مرتبط با یکدیگر یا شاید مسیرهای مستقیم برای تجربه معنا در زندگی است. بر اساس این سه مسیر، چند کار نسبتا ساده وجود دارد که می‌توانید برای حفظ یا افزایش تجربه خود از معنای زندگی انجام دهید. در این مقاله از سایت 30NERGY به بررسی معنای زندگی می‌پردازیم.

تجربه اهمیت وجودی زندگی؛ شما برای دیگران مهم هستید!

این باور که اعمال شما در روند زندگی اهمیت دارند، بر همگان آشکار است. این اعتقاد به عنوان «اهمیت وجودی» نامیده می‌شود و مؤلفه‌ای قوی از تجربه معنا در زندگی است. تحقیقات نشان می‌دهد که احساس اینکه تأثیر مثبتی بر دیگران گذاشته‌اید، تقریباً همیشه با این باور که زندگی شما معنادار است، مرتبط خواهد بود. بنابراین اهمیت وجودی اغلب ریشه در این معنا دارد که شما برای دیگران مهم هستید.

اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می‌شود که رفتارها یا تجربیات شما به طور گسترده‌تر برای خودتان اهمیت داشته باشد. این جنبه از اهمیت با ایده روانپزشک ویکتور فرانکل در مورد یافتن زیبایی و معنای زندگی از طریق تجربه زیسته مرتبط است. برای مثال، تجربه معنادار بودن را می‌توان با لذت بردن از اجراهای موسیقی، شگفت زده شدن از زیبایی‌های طبیعی یا صرفاً قدردانی از یک تعامل معتبر با شخص دیگر یافت.

توجه به تجربه‌های ذاتی بخش از معنای زندگی را می‌سازد

افرادی که معتقدند معنای زندگی خود را می‌دانند نسبت به کسانی که نمی‌دانند از رفاه بیشتری برخوردارند. یک مطالعه در سال 2019 نشان داد که موافقت با این جمله “من فلسفه‌ای در زندگی دارم که به من کمک می‌کند بفهمم که هستم” با علائم افسردگی کمتر و عاطفه مثبت بیشتر همراه است.

یکی از راه‌های درک معنای زندگی این است که به طور فعال به دنبال تجربیات ذاتی پاداش‌دهنده باشید. علاوه بر این، بسیاری از استراتژی‌های تنظیم شناختی یا هیجانی مانند تمرین ذهن‌آگاهی، لذت بردن از جنبه‌های مثبت موقعیت‌ها، پرورش روحیه قدردانی یا یادگیری ارزیابی مثبت‌ تجربیات‌تان، به طور طبیعی تشخیص اهمیت تجارب در زندگی‌تان را تقویت می‌کنند.

بیشتر بخوانید: موفقیت در زندگی؛ چگونه به اهدافمان در زندگی برسیم.

توجه به رویدادهای طبیعی در دل روزمرگی

توجه به رویدادهای طبیعی در دل روزمرگی، معنای زندگی را تازه می‌کند!

گاهی زندگی آنقدر برایمان عادی می‌شود که دیگر به رویدادهای مهم و معنادار آن توجه نمی‌کنیم. هر روز از خواب بر می‌خیزیم، به سر کار می‌رویم و شاید به طلوع و غروب خورشید توجه نمی‌کنیم. در لابه‌لای این روزمرگی‌ها رویدادهای نهفته است که هرروز می‌تواند زندگی ما را معنادارتر کند.

یافتن هدف در طول عمر؛ راهی برای انسجام معنا

از میان تمام جنبه‌های معنا، انسجام احتمالاً نشان دهنده یک نیاز روانشناختی اساسی است. مشابه اندوهی که احساس می‌کنیم و ممکن است ناگهان جهان ما از هم بپاشد. برقراری ارتباط مجدد با نظم طبیعی جهان، بازگرداندن روال‌هایی که به زندگی ساختار می‌بخشد به شما کمک می‌کند تا زندگی را دوباره معنا کنید.

دو نظریه مهم معنای زندگی

اگرچه نظریه‌های مختلفی در مورد معنا وجود دارد. اما در این مقاله دو دسته از نظریه‌های مدرن و پوزیتویسم منطقی را در رابطه با معنای زندگی مورد بحث قرار خواهیم داد. پس با ما همراه باشید.

بیشتر بدانید: راز لذت بردن از زندگی چیست و مردم چگونه از زندگی لذت می‌برند؟

نظریه مدرنیسم معنای زندگی

نظریه مدرنیسم معنای زندگی

به طور کلی، مدرنیسم به عنوان دیدگاه حاکم بر زندگی و معنا در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در نظر گرفته می‌شود. مدرنیست‌ها اهمیت سنت‌ها و در واقع هر چیزی را که ما از راه‌های سنتی به دست آورده یا آموخته بودیم زیر سوال بردند. نوآوری و اکتشافات خیره کننده اوایل دهه 1900 بشر را به دنیایی از امکانات جدید سوق داد. نظریه نسبیت انیشتین فقط این ایده را تقویت کرد که زندگی و انسانیت بیش از آنچه قبلاً در نظر گرفته شده بود تفاوت‌های ظریف‌تری دارند.

عقل و منطق جای دین و خرافات را گرفت. با این جایگزینی‌ها این باور به وجود آمد که کلیدهای وجود صلح آمیز و اتوپیایی را می‌توان به جای معنویت در علم یافت. ناگهان معنی زندگی، دیگر برای انسان‌ها پیش فرض تلقی نمی‌شد. بلکه چیزی بود که از طریق استنتاج و استدلال منطقی قابل کشف بود. مدرنیسم نظریه‌ها و دیدگاه‌های جدیدی را ایجاد کرد که حکمت سنت و مطابقت را به نفع ایده‌های جدیدتر و بدیع‌تر به چالش می‌کشید. یکی از این شاخه‌ها پوزیتیویسم منطقی بود.

پوزیتیویسم منطقی

نظریه پوزیتیویسم منطقی از خاکستر جنگ جهانی اول برخاست تا سعی کند دنیای آشفته و گیج کننده را درک کند. پوزیتیویست‌های منطقی معنا و معرفت را در ریشه‌های علمی و منطقی می‌دانستند. آن‌ها به گزاره‌های قابل اثبات اعتقاد داشتند و از آنچه قابل مشاهده نبود اجتناب می‌کردند.

این نظریه جملات را در یکی از سه گروه طبقه‌بندی می‌کند:

  • اظهارات واقعی که می‌توان آن‌ها را تأیید کرد.
  • گزاره‌های تحلیلی که از کلمات و ساختارهای تشکیل دهنده آن‌ها معنا می‌گیرند.
  • گزاره‌های متافیزیکی، زیبایی شناختی و اخلاقی، که فقط به احساسات علاقه دارند و محتوای فکری ندارند

راستی آزمایی جزء حیاتی پوزیتیویسم منطقی است. این ایده که حقایق جهانی وجود دارد، زیربنای اکثر تفکرات علمی مدرن است. اما پوزیتیویسم منطقی برداشت بسیار متفاوتی از آنچه به عنوان اثبات تجربی به حساب می‌آید، دارد.  این نظریه، به سرعت مورد پسند فیلسوفان برجسته روز قرار گرفت. چرا که از طریق تأکید بر حقایق قابل تأیید و وجود حداقل برخی از حقایق مطلق، به جستجوی یک نظریه جامع معنا کمک کرد.

پرسش از معنای زندگی در دنیای مدرن جایگاه ویژه‌ای دارد!

در این مقاله به بررسی اهمیت معنای زندگی پرداختیم. پرسش از معنای زندگی، از مهم‌ترین سوالات انسان است. امروزه اهمیت پرداختن به این پرسش، بیش از گذشته احساس می‌شود. به همین دلیل متفکران زیادی نیز، به بحث و بررسی در این باب پرداخته‌اند. بی تردید ویکتور فرانکل نقش بسزائی در پیشبرد این مهم داشته است. وی در مکتب خویش که تحت عنوان “”معنا درمانی”” نامیده می‌شود، کوشیده است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد.

دکتر فرانکل به مراجع خود کمک می‌کند که از رخوت و خلا وجودی بیرون آمده و سرچشمه‌های زلال زندگی را ادراک کرده و زندگی را پوچ و باطل نداند. بنابراین باید هدف یا معنایی در زندگی وجود داشته باشد. این هدف یا معنا به گونه‌ای است که حتی بغرنج‌ترین لحظات زندگی را نیز معنادار می‌کند. مرگ، رنج و بلابای طبیعی همه با وجود معنا در زندگی قابل تحمل می‌شوند

پرسش‌های پرتکرار درباره معنای زندگی

بهترین تعریف از زندگی چیست؟

زندگی به عنوان هر سیستمی تعریف می‌شود که قادر به انجام عملکردهایی مانند خوردن، متابولیسم، دفع، تنفس، حرکت، رشد، تولید مثل و پاسخ به محرک‌های خارجی باشد.

هدف واقعی زندگی چیست؟

هدف زندگی و هدف ما این است که به تکامل خود ادامه دهیم.

چرا زندگی می‌کنیم؟

طبیعت وجود ما این است که یاد ب‌گیریم، سازگار شویم و رشد کنیم. سلامتی، شادی و طول عمر نتیجه این امر است. از آنجایی که تکامل بیولوژیکی ما اساس وجود ما است، هدف زندگی ما این است که با یادگیری و رشد، در طول زندگی خود به “تکامل” ادامه دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *