آموزشی, راهنما

کوچینگ در روانشناسی؛ روش‌هایی با هدف زندگی بهتر

کوچینگ در روانشناسی

کوچینگ در حال تبدیل شدن به یک مهارت پرطرفدار است، اما نظریه‌ی روانشناختی زیربنای تخصصی و تحصیلی دارد. فرآیند کوچینگ، شباهت‌های زیادی با درمان دارد، اما با بحث تخصص شناخت روان، فاصله‌ی قابل ملاحظه‌ای دارد. اگرچه این دو همدیگر را نفی نمی‌کنند و می‌توانند مکمال هم باشند. داشتن دانش پایه‌ی روانشناسی در کوچینگ می‌تواند شما را به مربی ماهرتر و موثرتری تبدیل کند. در این مقاله از مجله سینرژی روانشناسی کوچینگ و چگونگی استفاده از آن برای کمک به مشتریان را بررسی خواهیم کرد. ما همچنین تمایزهای مفیدی را بین مربیان و روانشناسان قائل خواهیم شد و برای کسانی که علاقه‌مند به مربی شدن هستند، به منابعی برای پیشرفتشان اشاره خواهیم کرد.

ارتباط کوچینگ و روانشناسی

کوچینگ، آنچنان طیف وسیعی از فعالیت‌ها و جهت‌گیری‌های نظری را در بر می‌گیرد که دانستن اینکه از کجا شروع به یادگیری کنید، دشوار است. کوچینگ شامل به کارگیری فرآیندها، رویکردها و مداخلات روانشناختی برای رساندن فرد از خط شروع به خط پایان است. اما این اصول از کدام بخش روانشناسی سرچشمه می‌گیرند؟ مربیگری در عمل چگونه است؟ جدا کردن تمرین کوچینگ از روانشناسی کوچینگ دشوار است. با این حال، داشتن یک آموزش اساسی در روانشناسی ممکن است به مربی کمک کند تا مراجعان را بهتر درک کند، عملکرد آن‌ها را تقویت کند و به نتایج بهتری برساند.

بیشتر بخوانید: کوچینگ چیست؟

کوچ در مقام روانشناس

 در عالم کوچینگ، اشخاصی که دوره‌های مرتبط را گذرانده باشند، می‌توانند خود را مربی خطاب کنند، اما بیشتر مردم نمی‌توانند خود را روانشناس بنامند. این یک تمایز مهم است؛ زیرا مقررات این دو کلمه، دقیق و مشخص است. در حال حاضر هیچ نهاد نظارتی معتبری برای مربیگری وجود ندارد و به همین دلیل، هر کسی می‌تواند خود را مربی بداند. از طرف دیگر، روانشناس اصطلاحی است که توسط هیئت‌های صدور مجوز تنظیم می‌شود. با این حال، در عمل، بسیاری از ویژگی‌های روان‌شناس  و مربیان مشترک است. در واقع، بسیاری از درمانگران در پروسه‌ی درمان، از مربیگری هم استفاده می‌کنند، اما عکس آن ممکن نیست.

کوچینگ در روانشناسی؛ شباهت‌ها و تفاوت‌ها

بیایید با برخی از شباهت‌ها شروع کنیم. هم مربیگری و هم درمان مبتنی بر روابط محرمانه‌ی مداوم و یک به یک بین پزشک و مشتری است. مشتریان به امید تغییر وارد هر یک از دو انواع تعامل می‌شوند و هم مربیان و هم رواندرمانگران معتقدند که تغییرات قابل توجه امکان‌پذیر است. بدون این باور، آن‌ها احتمالاً چندان مؤثر نخواهند بود.

شباهت‌های کوچ و روانشناس

شباهت‌های کوچ و روانشناس

این دو مهارت از تکنیک‌های مشابهی از جمله مصاحبه، گوش دادن فعال و پرسش سقراطی و قدرتمند استفاده می‌کنند. رواندرمانگر و مربی، هر دو نیاز به ایجاد درک زمینه‌ای از مراجع، حفظ تمرکز بر اهداف مشتری و تسهیل روند کار در راستای اهداف مراجعان خود دارند. درمان و کوچینگ هر دو شامل رشد و توسعه فردی هستند. هم درمان و هم کوچینگ شامل رویکرد بهبود، توسعه‌ای و تلاش برای ایجاد آگاهی مراجع است.

تفاوت‌های کوچ و روانشناس

تفاوت اصلی بین کوچینگ و درمان در فرآیندهاست. در درمان، تمرکز بر سلامت بین فردی و یک موضوع بالینی قابل شناسایی (مانند افسردگی یا اضطراب) است که با عملکرد مراجع تداخل می‌کند. هدف رواندرمانگر این است که به مراجع کمک کند تا طی فرآیند روان‌درمانی، در جهت سلامتی خود پیش رود. این فرآیند می‌تواند سرگردان و نامشخص باشد، و فضایی را برای مراجع باقی می‌گذارد تا موضوعات ناشناخته یا سرکوب‌شده را در خط مقدم آگاهی خود بیاورد.

برخلاف درمان، کوچینگ بر استفاده از پتانسیل‌های بکر و کمک به مراجعان برای دستیابی به اهدافی که برای خود تعیین کرده‌اند، تمرکز دارد. هیچ مشکل بالینی‌ای در تعامل کوچینگ قابلیت تعریف ندارد و مربیان در صورت تشخیص، باید مراجع را به رواندرمانگر ارجاع دهند. مربیان بیشتر روی موارد عملیاتی هدفمند تمرکز می‌کنند. آن‌ها به مراجعان خود کمک می‌کنند تا آگاهی خود را به عمل پیوند دهند و در هر جلسه، گام‌های مشخصی را به سمت هدف خود بردارند.

بیشتر بدانید: کوچ فردی چگونه از ما شخصیتی جدید می‌سازد؟

شما به درمانگر نیاز دارید یا کوچینگ؟

سردرگمی در مورد اینکه کدام رویکرد برای شما مناسب تر است قابل درک است، زیرا علی رغم تفاوت‌های این دو فرآیند، درمان و کوچینگ، اشتراکات زیادی دارند. هر دو بر روی کار کردن از طریق ناراحتی عاطفی و تعیین اهداف افزایش‌دهنده‌ی زندگی تمرکز می‌کنند. اما بررسی دقیق تفاوت‌های کلیدی آن‌ها و ویژگی‌های مسئله‌ی خودتان، کمک زیادی به نیازسنجی صحیح‌تر و در نتیجه انتخاب بهتر شما می‌کند.

تفاوت دیگر بین مربیگری و درمان این است که مربیان تاکید بیشتری بر لحظه‌ی حال دارند. اگرچه دانش تاریخچه‌ی مراجع برای درک او در هر دو فرآیند ضروری است. اما در مربیگری، گذشته به طور خلاصه مورد بازدید قرار می‌گیرد. در مقابل، در درمان، گذشته تا زمانی که درک شود، تکرار و تحلیل می‌شود. اگرچه هر دو حرفه می‌توانند به شما کمک کنند تا به مکانی بهتر از جایی که شروع کرده‌اید برسید، اما دانش بیشتر از ماهیت فرآیند هر دو، شما را به انتخاب بهتری می‌رساند. درمانگران برای درمان بیماری‌های روانی یا سایر نگرانی‌های مهم عاطفی و روابط آموزش دیده‌اند، در حالی که مربیان به دنبال کمک به شما برای ارتقای عملکرد در یک زمینه‌ی خاص هستند. بعد از اینکه در مورد فرآیند مناسب – درمانگر یا مربی – تصمیم گرفتید، می توانید توجه خود را به رویکردهایی معطوف کنید که آن‌ها استفاده می‌کنند.

تاثیر کوچینگ در روانشناسی و ویژگی‌های اختصاصی

تاثیر کوچینگ در روانشناسی و ویژگی‌های اختصاصی

اگر با یک مشکل جدی سلامت روان، مانند افسردگی یا اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنید، به دنبال یک متخصص سلامت روان باشید که درمانی را ارائه دهد که به طور دقیق مطالعه شده است. اگر می‌خواهید به هدف خاصی خارج از سلامت روان برسید، مانند ارتقای شغلی یا سازماندهی بیشتر، می‌توانید جستجوی خود را روی مربیان و فرآیند کوچینگ متمرکز کنید. البته کوچینگ روانشناس، بهترین گزینه است.

پرسش‌های پرتکرار در زمینه کوچینگ در روانشناسی

کوچینگ در روانشناسی چیست؟

آموزش تخصصی ارائه‌شده برای توانمند ساختن افراد برای کسب یا افزایش مهارت‌های خاص، مانند مربیگری اجرایی یا مربیگری زندگی، یا بهبود عملکرد، مانند مربیگری ورزشی یا آکادمیک.

چرا روانشناسی در مربیگری مهم است؟

استفاده از اصول روان‌شناختی به شما امکان می‌دهد به شیوه‌ای جامع‌تر و تحول‌گراتر مربیگری کنید. می‌توانید از مراجع خود طوری حمایت کنید تا نه تنها آنچه را که می‌خواهد انجام دهد (هدف) بلکه افکار، احساسات، باورها، الگوهای کاری‌اش را هم کشف و تغییر دهد.

کوچینگ زندگی در روانشناسی چیست؟

کوچینگ زندگی این کار را با آوردن دانش روان‌شناختی برای رسیدگی به مسائل و مشکلات روزمره مانند روابط، سلامت، شغل، امور مالی و نگرانی‌های معنوی انجام می‌دهد. اگرچه برخی از همپوشانی ها وجود دارد، اما هم مراجعین و هم مربیان کوچینگ زندگی و درمان، با هم متفاوت هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *